هفته گذشته انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا برگزار شد. انتخابات میان دوره ای آمریکا حتی در خود این کشور هم چندان جدی گرفته نمی شود و طی 100 سال گذشته تنها یک بار میزان مشارکت در آن به 50 درصد واجدین شرایط رای دادن، رسیده است. ا
پایگاه رهنما :
هفته گذشته انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا برگزار شد. انتخابات میان دورهای آمریکا حتی در خود این کشور هم چندان جدی گرفته نمیشود و طی ۱۰۰ سال گذشته تنها یک بار میزان مشارکت در آن به ۵۰ درصد واجدین شرایط رای دادن، رسیده است. این دوره هم از این جهت پس از یکصد سال مردم آمریکا مشارکت ۵۰ درصدی در انتخابات میاندورهای را تجربه کردند که هر دو حزب و رسانهها مردم و جامعه نخبگی آمریکا را حساس کرده بودند و برخی آن را رفراندوم ترامپ مینامیدند. نکته قابل توجه آنکه هر دو حزب اصلی آمریکا یعنی دموکراتها و جمهوری خواهان خود را برنده انتخابات میدانند. دموکراتها پس از ۸ سال توانستند اکثریت مجلس نمایندگان را به دست بیاورند و جمهوری خواهان اکثریت خود در مجلس سنا را تحکیم بخشیدند.
سیاست دو حزبی آمریکا
عدهای در داخل کشورمان با فضاسازیهای رسانهای و تبلیغاتی، چنین وانمود میکردند که پیروزی دموکراتها به عنوان جناح رقیب ترامپ به نفع ایران است. دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بطور سنتی در مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی اختلافاتی با یکدیگر دارند و در کنگره هر حزب از زاویه نگاه و سیاست خود به طرحها و لوایح پرداخته و درباره آنها تصمیم میگیرد. در کنگره آمریکا و مباحث مربوط به آن اصطلاحی وجود دارد تحت عنوان «سیاست دوحزبی»؛ منظور از این عبارت آن است که علی رغم اختلاف دیدگاههای این دو حزب، مسئله مورد بحث مورد اجماع طرفین قرار دارد و هر دو مخالف یا موافق آن هستند. ایران از جمله معدود موضوعات سیاست خارجی آمریکاست که در کنگره این کشور (مجلس نمایندگان و سنا) با آن برخورد دو حزبی میشود. مرور روند تصویب طرحهای تحریمی آمریکا در کنگره و میزان آرای موافق و مخالف آن برای سیاستمداران کشورمان بخصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی درس آموز است. اتحاد و انسجامی که آنها در برخورد و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران از خود نشان میدهند، تقریبا نادر است و در سایر موضوعات دیده نمیشود.
مروری بر روند برخورد کنگره آمریکا با ایران
برای نمونه، مجلس نمایندگان آمریکا دی ماه ۹۴، محدودیت ویزایی برای اتباع ۳۸ کشور در صورت سفر به ایران را تصویب کرد؛ این مصوبه نقض برجام بود و مانع همکاری شرکتها و بانکها با ایران میشد چرا که هزینه و ریسک همکاری با ایران را افزایش میداد. اوباما با وجود تعهدات برجامی، این مصوبه ضد برجامی را وتو نکرد و برای اجرا امضا نمود! همچنین نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه، ۲۶ آبان ۹۵ بالاتفاق به تمدید ۱۰ ساله تحریمهای ایران (ایسا) رای دادند. ۴۱۹ نماینده از تمدید تحریمها حمایت کردند و تنها یک نفر رای مخالف داد. این قانون اول بار سال ۱۹۹۶ میلادی تصویب شده بود و شرکتهای همکار با ایران در بخش انرژی را مجازات میکند. اعضای مجلس سنا ۵ خرداد ۹۶، طرح تحریمهای جدید ضدایرانی را تصویب کردند. بررسی این طرح به خاطر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران و نگرانی از تاثیر منفی تحریمها بر سرنوشت «میانهروها (مدعیان اصلاحات و اعتدال)»! به بعد از انتخابات ایران موکول شده بود. عنوان طرح «مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران» بود، اما در واقع هدف آن، بازگرداندن تحریمهایی بود که طبق برجام باید تعلیق میشد و جزو تعهدات آمریکا بود. این طرح در کمیته روابط خارجی با ۱۸ موافق و تنها ۲ مخالف تصویب شده و به سنا آمده بود. ۹ تیر ۹۶، کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با ۹۸ رای موافق و ۲ رای مخالف، مانع آییننامهای طرح تحریم ایران و روسیه (اس. ۷۲۲) را برطرف کرد. این طرح خواستار اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به بهانههای موشکی، حقوق بشر و حمایت از گروههای تروریستی بود. ۵ آبان ۹۶، دموکراتها و جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۲۳ رای موافق و فقط ۲ رای مخالف، طرح تحریمی «موشکهای بالستیک ایران» را تصویب کردند.
ایران چگونه باید عمل کند؟
سیاست و برخورد ایران با تحولات سیاسی آمریکا باید چگونه باشد؟ جمهوری خواهان برای ما مناسب ترند یا دموکرات ها؟ این سوالی است که همیشه در ایام انتخابات آمریکا اعم از ریاست جمهوری یا کنگره مطرح میشود. حتی علی رغم پشت سر گذاشتن انتخابات کنگره آمریکا هنوز هم این سوال به قوت خود باقی است و اهمیت دارد چرا که عدهای در داخل کشور معتقدند در قضیه برجام باید سیاست صبر و تحمل را در پیش گرفت و منتظر ماند تا در سال ۲۰۲۰ ترامپ از کاخ سفید رفته و رئیس جمهوری بر سر کار بیاید که بار دیگر برجام را پذیرفته و آمریکا را به آن برگرداند. چنین تفکر و نگاهی ناشی از یک خطای محاسباتی عمیق است. اولاً که هیچ فرد دوراندیش و مدبری، سرنوشت و تصمیمات اساسی خود را به متغیرهایی بیرونی که هیچ کنترل و ابزاری برای تاثیرگذاری بر آن ندارد، نمیسپارد و مشروط نمیکند. ثانیا تجربه و تاریخ ۴۰ سال گذشته نشان میدهد روسای جمهور آمریکا چه دموکرات و چه جمهوری خواه، در دشمنی و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران، اختلاف و تردیدی نداشتهاند.
در واقع اختلاف میان دو حزب آمریکا بر سر تاکتیکهاست و نه راهبردها و اصول. دشمنی و ضربه زدن به جمهوی اسلامی ایران و ملت ایران برای نظام حاکم بر آمریکا یک اصل و راهبرد است. اگر جایی اختلافی هم هست بر سر آن است که چطور ضربه بیشتری بزنیم! در حال حاضر آنچه دموکراتها میگویند و از ترامپ و تیمش انتقاد میکنند این است که چرا شما در رابطه با ایران فقط چماق را بلند کردهاید و هویج به ایران نشان نمیدهید. باید دقت شود که نمیگویند چرا به آنها هویج نمیدهید! میگویند چرا هویج را نشان نمیدهید! نمونه اش مذاکرات و توافق هستهای بود که در دوره اوبامای دموکرات هم تحریمها لغو نشد و به تعهدات خود عمل نکردند و صرفا یک سری وعده و وعید روی کاغذ بود و همان زمان هم بانکهای خارجی را از همکای با ایران میترساندند و نمیگذاشتند در عمل کاری انجام شود. تا جایی که آقای ظریف هم همان زمان گفت؛ حتی نمیتوانیم یک حساب در انگلیس باز کنیم!
بصیرت و اتحاد، تنها راهبرد مقابله با آمریکا
یکی از نکاتی که رهبرمعظم انقلاب همیشه و به درستی بر آن تاکید داشته و دارند، لزوم بصیرت در میان نخبگان و مردم است. بصیرت پیش نیاز و گام اول هرگونه موضع گیری و اقدام است. در این ماجرا نیز اگر این بصیرت وجود داشته باشد که آمریکا دشمن ماست و در این دشمنی اختلافی میان دو حزب این کشور نیست، نتیجه اش اتحاد میشود. اتحادی که دشمن از آن بشدت نگران است و میداند که باطل السحر سیاستهای خصمانه و توطئههای آن است. پاتریک کلاوسون مدیر «ابتکار امنیت ایران» در «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در اندیشکده بنیاد هریتیج در این مورد اذعان میکند؛ «جناحها در ایران وقت و انرژی خود را بیشتر صرف انتقاد از یکدیگر کردهاند، اما تحریمها میتواند این روند را متوقف کند. چالشهایی که ما برای مؤثر کردن سیاستهای تحریمی خود و مجبور کردن ایران برای تغییر رفتارش، با آن روبهرو هستیم شناخت فضای سیاسی دشوار داخل ایران است؛ در ایران جناحهای سیاسیای وجود دارند که خود را به حفظ نظام جمهوری اسلامی متعهد میدانند که باید روی اختلافهای آنها دست گذاشت».
از این منظر باید گفت: انتخابات میان دورهای آمریکا و نتایج آن تغییری در وضعیت و رابطه آمریکا و ایران ایجاد نکرده و نمیکند و آنچه مهم است نشان دادن و فرستادن این پیام به آمریکاست که ملت و نظام ایران در برابر دشمنیهای شما متحد و منسجم است.
ارسال نظرات